جواب معرکه
احمد شاملو، شاعری بلند آوازه و نویسندهای توانمند بود. «الف. بامداد» و «الف. صبح»، تخلص مردی است که عمده شهرت وی بهخاطر پایهگذاری جریانی نو در شعر معاصر فارسی بهوجود آمده است. احمد شاملو، زبانشناس، مترجم، فرهنگنویس، روزنامهنگار، فیلمنامهنویس و پژوهشگری شناختهشده بود که زندگی پربار او، با پستیوبلندیهای بسیار همراه بوده است. شاملو بهواسطه ارج نهاندن به مفهوم «هنر متعهد»، طرفداران و مخالفان بسیار دارد؛ اما بیگمان، کمتر کسی یارای انکار این موضوع را دارد که وی، از شاخصهها و پیشگامان ادبیات غنی پارسی است.
بینش عمیق، کلام صریح و هنر دغدغهمند، الف. بامداد را به بازمانده ادیبانی مبدل کرده است که رنگ تعالی را بر چهره سیاه و گاه خودفروخته هنر، باز میتابانند. همدورانی شاملو با وقایع تاریخی و ظهور جریانات فکری متعدد، از وی شاعری ساخت که آثار اجتماعی و سیاسی را در کنار اشعار خالص و ناب عاشقانه به یادگار گذاشته است و سبب شد تا امروزه، او را با لقب «شاعر آزادی» بشناسیم. حال آنکه به تعبیر خودش:
تمامیِ الفاظِ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید
چراکه تنها یک سخن
یک سخن در میانه نبود:
ــ آزادی!
احمد شاملو، ۲۱ آذرماه ۱۳۰۴ در خیابان «صفیعلیشاه» تهران زاده شد. پدر وی، «حیدر شاملو» فردی نظامی بود و آنچنان که در مجموعه «مدایح بیصله» از احمد شاملو آمده است، «نسب وی با یک حلقه به آوارگان کابل بازمیشود». مادرش «کوکب عراقی»، از اهالی قفقاز بهشمار میرفت که پس از سرنگونی تزارها، همراه با خانواده به ایران کوچ کرده بود. بهواسطه خدمت پدر در مناطق مختلف کشور، خانواده شاملو دائما در حال جابهجایی بودند؛ تا آنجا که نخستین سالهای زندگی وی در شهرهای رشت، سمیرم، اصفهان، آباده و شیراز گذشت. علت آنکه محل تولد شاملو در برخی اسناد شهر رشت یاد شده نیز صدور شناسنامه او در این شهر است.
تحصیلات ابتدایی احمد شاملو در شهرهای خاش، زاهدان و مشهد سپری شد. تجربه زندگی میان اقوام و گویشهای مختلف، احمد را به تفاوتهای آنها علاقهمند کرد و نخستین جرقههای جمعآوری دادهها برای نگارش فرهنگ عامه، در همین سالها زده شد. پس از بازگشت بهتهران، سال اول دبیرستان را با شوق تحصیل دستور زبان آلمانی، در دبیرستان صنعتی تهران ثبتنام کرد؛ اما طولی نکشید که بهواسطه ماموریت پدر در ترکمن صحرا، مجبور به گذران ادامه دبیرستان در گرگان شد.
پس از مهاجرت به گرگان، تحصیلات اولویت و اعتبار خود را نزد شاملو از دست داد. تا آنجا که که او در گفتوگویی اشاره میکند:
فهمیدم از مدرسه چیزی عایدمان نمیشود. سیستم آموزشی ما سیستمی استعماری است؛ مردم تعلیم دیده نیستند. آنها چیزی از این سیستم یاد نمیگیرند. عطش خواندن و آموختن و تجربه کردن شرایط را داشتم؛ به همین خاطر هم پیش از موعد مدرسه را ول کردم. هرچه مییافتم، میخواندم؛ درگیر سیاست شدم و بعضی وقتها مخفیانه کتابچههای خطرناک پیدا میکردم و آنها را هم میخواندم.
آشنایی و علاقهمندی شاملو به سیاست، مصادف با دهه ۲۰ خورشیدی و اوج بحرانهای سیاسی در شمال کشور بود. احمد نیز فعالیت سیاسی خود را در این ایام آغاز کرد و در همین خلال دستگیر و در سال ۱۳۲۲ به زندان شوروی رشت منتقل شد. البته باید گفت که بعدها شاملو تفکرات سیاسی آن دوران خود را ناشی از هیجانات دوران نوجوانی و بازیچه شدن نزد قدرتها میداند. پس از آزادی، شاملو بههمراه خانواده به ارومیه کوچ کرد و در کلاس چهارم دبیرستان ادامه تحصیل داد؛ اما قدرت گرفتن جبهه دموکرات و فعالیتهای پیشهو